نوشته های مریم باقری

ن والقلم و ما یسطرون

نوشته های مریم باقری

ن والقلم و ما یسطرون

چرا زندگی نمی کنیم؟

سه شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۰۰ ق.ظ

من عاشق زندگی کردن هستم.فکر میکنم این دنیای هزار رنگ این قدر زیبایی داشته باشد که اگر یک جایش بر وفق مرادمان نبود و لَنگ میزد با هزارتا چیز دیگر جایش را سبز کنیم!

یکی از جذاب ترین کلمات برای من همین کلمه ی شریف ``زندگی``ست؛از ان دست کلمه هایی است که حرف برای گفتن زیاد دارد؛از ان دست کلمه های عمق دار!زندگی کردن فقط تلاش برای زنده بودن نیست.شاید برای شما هم پیش امده که افرادی را دیده باشید که هر جای طناب زندگی شان را که بگیرید یک گره کور دارد ولی هم چنان با انگیزه و پرنشاط زندگی میکنند که ادم خر کیف میشود از دیدنشان!و در مقابل افرادی را هم دیده ایم که از سر تا ته طناب زندگی شان چند گره شُل بیشتر نیست اما چنان به زمین و زمان ناسزا میگویند که بیا و ببین!واقعا کدام یک از این دو گروه زندگی میکنند!ان کسی که از مشقت های زندگی دریچه ای میسازد برای لذت بردن یا ان کسی که زندگی کردن را فقط در جزایر قناری میبیند!؟

توی این دنیا از شاگرد جماعت امتحان میگیرند حال مگر میشود توی بزرگترین کلاس هستی باشی و بزرگترین معلم جهان از تو امتحان نگیرد!؟پس گریه و شیون به هیچ دردی نمی خورد به جای این ها زندگی را زیبا زندگی کن!فرصت زندگی کردن را از خودت نگیر!نمیخواهم شعاری بنویسم نه!فقط میخواهم بگویم بیایید از این به بعد بیشتر زندگی کنیم زنده بودن کافی نیست!همین که صبح  یک صبحانه دِبش با عزیزانمان بخوریم و یک نگاهی توی اینه بیندازیم و از ان عطر همیشگی مان بزنیم و یک عینک خوش بینی به چشمان مان بزنیم و همان اول صبحی به خودمان گوش زد کنیم یک نفر هر صدم ثانیه هوایمان را دارد یعنی شروعی برای زندگی کردن!

و چه قدر از این شعر که نام شاعرش را هم نمیدانم خوشم امده:

زندگی یعنى همین پرواز‌ها


صبح‌ها


لبخند‌ها


آواز‌ها


زندگی ذره‌ی کاهی‌ست


که کوهش کردیم


زندگی نام نکویی‌ست


که خوارش کردیم


زندگی نیست بجز نم نم باران بهار


زندگی نیست بجز دیدن یار


زندگی نیست بجز عشق


بجز حرف محبت به کسی


ورنه هر خار و خسی، زندگی کرده بسی


زندگی تجربه‌ تلخ فراوان دارد،


دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه‌ یک عمر بیابان دارد


ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم!؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۰۸
افتاب پنهان

نظرات  (۲)

با اینکه همه ی ما انسانها زندگی میکنیم اما بازم زندگی و زندگی کردن راز بزرگ بشر بوده و هنوزم هست.سال های سال فلاسفه و عرفا و علما تلاش کردن تا اون رو درک کنن. نمی دونم زندگی خیلی پیچیده بوده یا این دانشمندا زیادی بهش سخت نگاه کردن.اما می دونم که برای بهتر زندگی کردن برای درک بهتر این راز بزرگ باید بهم کمک کنیم. و شاید یکی از راههای قشنگ برا کمک کردن، گفتن نگاهمون به زندگی به همدیگه باشه که از طریق همین نوشته ها  میشه انجامش داد پس تشکر ویژه و مخصوص می کنم بخاطر این نوشتنها و خواهش می کنم بیشتر کمک حال قشنگی ها باشید و از  خوبی ها بنویسید چون مظلومن و بی سر وصدا. اگه یکی سالم و تندرست باشه  زیاد نمی فهمه چه نعمتی داره اما خدا نکنه یه جاش درد بگیره.متاسفانه سیاهی ها همیشه ی تاریخ قلدر و پر هیاهو بودن و با اینکه زوری نداشتن اما همیشه  آدما فریب هیاهو شون رو خوردن و فکر کردن دنیا جای سیاهیه.اما ابرهای سیاه هرچی که باشن بالاخره باید برن و این خورشیده که موندگاره. چشامون رو باز کنیم و خوبی ها رو ببینیم (یکیش همین نفسی که می کشیم که خیلیا این نفس کشیدن براشون درده) و اگه یه سیاهی و دردی تو زندگیمون هس که داره عربده کشی می کنه مطمین باشیم که بیشتر از اون روشنایی و قشنگی هس که ما نمی بینیمشون بیاید "بخواهیم"خوبی ها رو ببینیم و فریادشون کنیم.
در ضمن همه ی ما ازخداییم و خدا نوره پس همه ی ما گلِ نوریم.
پاسخ:
سلام.به نظرم اگه قوانین زندگی رو بدونیم زندگی خیلی شیرین و دوست داشتنی میشه.
چه عبارت قشنگی اینکه خوبی ها مظلومن و بی سرو صدا و هم چنین این عبارت که خوبی ها رو ببینیم و فریاد شون کنیم!
ممنونم از کامنت زیباتون...
۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۴۱ زینب رمضانی
مریم گلم :)
همینطوری عالی برو جلو ...
وقتی هم برای کسی کامنت میذاری حتما اسم سایتت رو بنویس توی فیلد مربوطه.
هرشب میام سر می‌زنم ببینم چه کردی.
پاسخ:
ممنونم دوست خوبم بابت راهنمایی هات.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی